کد مطلب:26308 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:26

گنجینه پرسمان » اديان و مکاتب

چرا در قرآن كريم تكامل تدريجي مطرح نشده است؟ نظر اسلام در خصوص نظريه تكامل داروين چيست؟

1ـ ولايت فقيه عبارت از اين است كه در زمان غيبت حضرت ولي عصر(عج) امامت امت و رهبري جامعة اسلامي بر عهده فقيه جامع الشرايط است. پس از انقلاب اسلامي ايران در امام خميني(ره) عينيت يافت و ايشان عهده دار رهبري جامعه بود، اكنون ولي امر و ولي فقيه حضرت آيت الله خامنه اي (دام ظله العالي) مي باشد.

ولايت فقيه در زمان غيبت توسط امامان معصوم(ع) مطرح شده و آن بزرگواران امامت و رهبري جامعه را به فقيه داراي شرايط فتوا و رهبري واگذار نمودند.

حضرت حجت (عج) در توقيع شريف فرمود: در پيش آمدها و رخدادها به راويان احاديث ما (فقيهاني كه با گفتار ما آشنايي كامل دارند) مراجعه كنيد كه آنان حجت ما بر شمايند، همان گونه كه من حجت خدايم.[55]

افزون بر دلايل شرعي بر ولايت فقيه، هر كس كمي فكر كند، به خوبي مي فهمد كه در جامعة اسلامي لازم است زمام امور به دست فقيه داراي شرايط رهبري باشد، زيرا مسلّماً هر جامعه اي حاكم و سرپرست مي خواهد و جامعة اسلامي بايد طبق قوانين اسلام اداره شود، كه فقيه اسلامي از ديگران آشناتر به احكام و قوانين اسلام است. به حكم عقل در هر كاري به متخصص بايد رجوع نمود. نتيجه اين كه جامعة اسلامي بايد به رهبري فقيه جامع الشرايط اداره شود.

شرايط و صفات رهبر در قانون اساسي:

1ـ صلاحيت علمي لازم براي فتوا دادن در ابواب مختلفة فقه.

2ـ عدالت و تقواي لازم براي رهبري امت اسلام.

3ـ بينش صحيح سياسي و اجتماعي، تدبير، شجاعت، مديريت و قدرت كافي براي رهبري.[56]

حضرت آيت الله حاج سيد علي حسيني خامنه اي، مقام معظم رهبري (دامت بركاته) در سال 1318 در شهر مقدس مشهد در خانواده اي روحاني پا به عرصة وجود گذاشت. مادر ايشان نيز سيده است.

دوران كودكي را در نهايت سختي و تنگدستي گذراند. آيت الله خامنه اي در اين باره مي گويد: دوران كودكي ما بسيار در عسرت مي گذشت، خاصه كه كودكيِ من مصادف با ايام جنگ نيز بود. با اين كه مشهد در كرانة جنگ واقع بود و همه چيز نسبت به شهرهاي ديگر كشور در آن ارزان و فراوان بود، وضع خانوادةما به طوري بود كه ما حتي هميشه نمي توانستيم نان گندم بخوريم و معمولاً نان جو مي خورديم. من شب هايي از كودكي را به ياد مي آورم كه در منزل شام نداشتيم و مادرم با پول خُردي كه بعضي از وقت ها مادر بزرگم به من يا يكي از برادران و خواهرانم مي داد، قدري كشمش يا شير مي خريد تا با نان بخوريم... منزل پدري من كه در آن متولد شدم تا 4 _ 5 سالگي من يك خانة حدود 60 - 70 متري در محله اي فقير نشين در مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زيرزمين تاريك و خفه.

معظم له پس از طي دورة ابتدايي، دورة متوسطه را در دو سال به صورت جهشي مي خوانند و ديپلم مي گيرند. در 14 سالگي وارد مدرسه علوم ديني مي شوند و پس از اتمام دروس سطح در 16 سالگي در درس خارج مرحوم آيت الله ميلاني شركت مينمايند، و اين كم نظير بود كه جواني در سن 16 سالگي بتواند در درس خارج شركت كند.

ايشان ضمن تحصيل، تدريس هم مي كردند و هم اكنون هم درس ايشان، كانون گرمي براي طالبان علوم حوزوي مي باشد.5[57]

ايشان پس از درك محضر اساتيد بزرگوار ايران، به نجف اشرف رفته و در درس آيات عظام: حكيم، خويي، شاهرودي، آقاميرزا باقر زنجاني، ميرزا حسن يزدي و سيد يحيي يزدي شركت نموده اند. در قم نيز در درس امام خميني(ره)، حاج شيخ مرتضي حائري(ره) و آيت الله بروجردي(ره) شركت كرده و از محضر مرحوم علامه طباطبايي نيز استفاده كرده اند. از سال 1341 با آغاز نهضت عظيم اسلامي به رهبري امام خميني(ره) همچون سربازي مخلص مبارزه را شروع نمود و در اين حركت انقلابي بارها دستگير و به زندان افتاد. ايشان در اين زمينه مي گويد: ساواك شهر مقدس مشهد بارها مرا احضار و تهديد كردند. همواره جاسوس هاي خود را در اطراف خانه و مسير من گماشتند. افراد بسياري از نزديكان و دست اندركاران فعاليت هاي سياسي و تبليغاتي مرا بازداشت كردند. و بالاخره در دي ماه 53 ناگزير شدند با يورش به خانه ام مرا بازداشت و بسياري از ياد داشت هاي نوشته جات مرا ضبط كنند. اين ششمين و سخت ترين بازداشت من بود. به تهران و به زندان كميته مشترك در شهرباني فرستاده شدم و مدت ها در سلولي با سخت ترين شرايط و همواره با بازجويي هاي دشوار در وضعي كه فقط براي آنان كه آن شرايط را ديده اند قابل فهم است، نگه داشته شدم. در اين بازداشت نيز مانند سال 50 چون ساواك ارتباط من با تلاش هاي پنهاني و نقش من در گرد آوري نيروهاي ضد رژيم و بسيج آن ها را جدي مي گرفت، شدت عمل و خشونتي جدّي به خرج داد.

با شدت يافتن حركت انقلاب اسلامي در سال 56 رژيم منحوس پهلوي به فشار خود عليه مبارزات شديد بخشيد و مبارزان را روانه زندان و تبعيدگاه كرد. از اين رو آيت الله خامنه اي را نيز دستگير كرد و به ايرانشهر تبعيد نمود. اما پس از گذشت يك سال در سال 57 با اوج گيري انقلاب اسلامي و ناتوان شدن رژيم از كنترل كشور، ايشان به مشهد بازگشت و تا سرنگوني رژيم پهلوي و پيروزي كامل انقلاب، به تلاش هاي مجدّانة خويش در راه احياي ارزش هاي اسلام و انقلاب ادامه داد.

مسئوليت هاي ايشان بعد از انقلاب:

1ـ عضو شوراي انقلاب اسلامي.

2ـ عضو كميتة استقبال از امام.

3- مأموريت به سيستان و بلوچستان.

4- نماينده شوراي انقلاب در وزارت دفاع.

5- سرپرستي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.

6- رسيدگي به امور دانشجويان.

7- امامت جمعة تهران.

8- مشاور امام خميني(ره).

9- نمايندة مجلس شوراي اسلامي.

10- رياست جمهوري و ... .6[58]

در خاتمه از شما خواهر محترم تقاضا داريم كه چنانچه نسبت به هر يك از جوابهاي مذكور باز هم نقطة ابهامي داريد به صورت مجزا با ما مكاتبه فرماييد.